مسلمانان مرا وقتی دلی بود

ساخت وبلاگ
خندوانه داره. ولی به من نمیچسبه. داره زهرمار میشه واسم زندگیم. به هیچکی هم نمیتونم بگم. که چه استرسی دارم . فقط به مامانم پیام دادم و گفتم که برام دعا کنه و حذفش کردم. که دی جون نخونه. پدرم داره در میاد. از طرفی میگم خوب چه اشکالی داره تمام این استرسا مال آدمیه و نمیشه کاریش کرد. یعنی اگه بدترین چیز هم پیش بیاد نمیدونم کسانی هستن که بتونن به من امید بدن یا نه اونام میبینن که من لبه پرتگاه هستم یه تیپا هم بهم خواهند زد. خلاصه که الهی بگم چی بشن اونایی که دارن برای من خواب میبینن امشب تا صبح. هنوز لب به نفرین نگشودم. ولی میدونم که مثل اون مدیرمون که تو اون مدرسه کوفتی پیرارسال مون بود و سه ماه تمام زار زد و گریه کرد و شیش ماه تمام موبایل منو بست به توپ که من بهت بد کردم و منو ببخش و تو به گردن من حق الناس داری و خدا از حق خودش میگذره ولی از حق الناس نمیگذره و هزار جور پیام این چنینی ، این هم به همون ترتیب میگذره و کاریش نمیشه کرد.
تاریخ ارسال: سه‌شنبه 13 تیر‌ماه سال 1396 ساعت 23:21 | چاپ مطلب
Me and nothing else...
ما را در سایت Me and nothing else دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : acarpetdesigning2 بازدید : 8 تاريخ : جمعه 16 تير 1396 ساعت: 11:52