رژیم و غذای بدمزه

ساخت وبلاگ
دیشب مهمونی افطار دعوت بودیم. از اول با این جور مهمونیا مخالف بودم و میگفتم ما که خودمون روزه بگیرنگیریم. به عده بی روزه و نماز هم باید افطار بدیم. یعنی چی مثلا؟ ولی متاسفانه افتاد به گردن مون و امسال دیگه زیاد چک و چونه نزدیم و مخالفت رسمی اعلام نکردیم. انگر آدم دیگه به این جور بی منطقی ها هم عادت میکنه و دیگه زورش نمیرسه حرفی بزنه. منم که از بس این چند وقته رفتم افطار خونه مردم دیگه یک کیلو زیاد شدم. البته دیشب شانسی که آوردم غذا واقعا بدمزه بود. یعنی مرغه واقعا نرم بود ولی نپخته بود و خام بود. حالم به هم خورد و داشتم از بوی گندش بالا میاوردم که دیدم بهترین فرصته رژیم غذایی رو بهانه کنم و دست از غذا بکشم. یه دوست صد کیلویی دارم که قدش 150 سانته و خیلی قلقلی و وحشتناکه. هر شب که افطار دعوتیم یه عالمه غذا میخوره و بعدش یه خروار آب میخوره. وقتی اون رو میبینم میفهمم که چه کارایی نباید کرد. از وقتی باشگاه میرم کمتر تشنه میشم. چون فکر کنم این غذاهای چرب و شور هست که باعث میشه ادم اینقدر تشنه بشه و آب یخ بخوره. منم که اصلا آب یخ نمی خورم. احساس میکنم واقعا ضرر داره. خلاصه دیشب ما غذا نخوردیم. کا همیشه بریم مهمونی و غذایی رو که دوست نداریم بدن بهمون. اینجوری سریع لاغر میشیم!
تاریخ ارسال: شنبه 20 خرداد‌ماه سال 1396 ساعت 11:12 | چاپ مطلب
Me and nothing else...
ما را در سایت Me and nothing else دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : acarpetdesigning2 بازدید : 5 تاريخ : شنبه 27 خرداد 1396 ساعت: 7:21