قشر فرهنگی

ساخت وبلاگ

امروز یه همکارم تو دفتر مدرسه اومد گفت من رفتم فال قهوه و بهم گفت دیگه بچه دار نمیشی و شوهرت دو سال دیگه میمیره و یه زمین به ارث رسیده بهت اون رو میفروشی وضعت خوب میشه و البته یه نفر برات دعا کرده باید اون رو بری پیش شکورا جون که برات باطلش کنه. بعدم زنگ زدن به شکورا جون و اونم گفت که من فقط در صورتی آدرس خونه ام رو میدم که تو صدهزار تو من به حسابم تو بانک ملی واریز کنی. بعدم این میره صد هزار تومن واریز میکنه و منتظر میمونه که اون آدرس ر بده. ولی هرچی منتظر میمونه اون آدرس رو نمیده تا ساعت سه بعدازظهر. اینم حرصش در میاد و دست برنمیداره تا اون گوشی رو برداره و آدرس رو بده. بالاخره خانم آدرس رو میده و اینم برای این که شوهرش خبردار نشه به مدیر مدرسه شون آدرس رو میده و بهش میگه اگر تا چهار نیومدم بیایین دنبالم. خلاصه پا میشن میرن خونه یارو شکورا جون و میبینن یه عالمه دکوراسیون هخامنشی و گلدونای بزرگ و یه مرد با تاپ شلوارک مشکی و بدن خالکوبی شده و دو تا خانوم سیگاری اونم تو روز اول ماه رمضون و لاک مشکی و غیره. بعدم اینا رو میندازن توی یه اتاق و در رو قفل میکنن و پنجره هاشم دزدگیر داشته. خلاصه میبینن از اون اتاق صدای زیادرت عاشورا خوندن میاد و یه عالمه بحث مذهبی درگرفته بوده و مرده با تاپ شلوارک مشکی و کلی خالکوبی داشته به اون دختر سیگاریه آموزش مذهب میداده. بعدم بالاخره دختر جادوگره میاد و شروع میکنه به فال گرفتن و به همکارم میگه میدونی که همسرت دو سال دیگه میمیره؟ اینم میگه آره بقیه اش رو بگو. اینم میگه یه نفر تو بختت دعا خونده و قفل کرده که دیگه بچه دار نمیشی. اینم میگه من که یه دونه دختر دارم. جادوگره میگه نه شوهرت پسر دوست داشته و یه نفر  دعا خونده و پسردار نشدی و باید یه یلیون تومن به من بدی تا دعا رو باطل کنم و پسردار بشی چون همسرت دوست داره. همکارم هم میگه خوب ولش کن همسرم که دو سال دیگه میمیره. اشکال نداره چه کاریه که الکی بچه دار بشم. خلاصه وضعیتی بوده. بعدم همکارم شروع میکنه نصیحت کردن که چرا شما تو ماه رمضون سیگار کشیدین. اونم میگه نه ماه راعایت میکنیم و فلان. بعدم این میگه پس شما که این همه مذهبی هستین و زیارت عاشورا میخونین چر لاک زدین به ناخوناتون؟ اونم میگه نه نگاه کن من ریشه ها رو نزدم و فقط جلو رو زدم بنابراین وضوم درسته. خلاصه که قبول نمیکنه یه میلیون تومن بده. عوضش یه همراه با خودش برده بوده و به اون میگه اون دوستت مجرده و یه نفر بختش رو زنجیره ای بسته و باید یه سه چهار میلیون تومن بده تا بختش رو براش باز کنم. اینم میگه نه این خودشم زیاد اهل ازدواج نیست و خلاصه از اون خونه در میرن.

حالا این اومد برای ما این چیزا رو تعریف کنه که بهمون ثابت کنه که این فال و دعا خوندن و اینا همه الکیه. از اون ور معاون پرورشی ما داشت خودش رو میکشت که نه جدیه و واقعیه و پارسال که اون خانومه رو برده بودن و کشته بودن پلیس الکی گفت که ما دوربین گذاشتیم و دیدیم که یه پراید سیاه بوده در صورتیکه این پلیس خودش میره پیش دعانویس و میبینه که دختره کجا کشته شده بوده و پیداش میکنن. اینم از این. بعدم بقیه همکارا حقایق و فکت هایی در مورد جن و نوع مسلمون و کافر بودنشون و خیلی چیزهای دیگه گفتن که با خودم گفتم نع. این ممکلت هرگز هرگز درست نمیشه. خلاص.

Me and nothing else...
ما را در سایت Me and nothing else دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : acarpetdesigning2 بازدید : 7 تاريخ : سه شنبه 9 خرداد 1396 ساعت: 21:46