یبوست فکری

ساخت وبلاگ

هیچی به هیچی. حالا اگر قرار بود چرت و پرت بنویسم الان سه صفحه آچار پر کرده بودم. نمیدونم چرا اینا نویسنده میشن.


دو تا کتابم رو گم کردم دارم دق میکنم. دنیای سوفی و تصاویر هالیس وودز  رو گم کردم. نمیدونم چکارشون کردم. فکر کنم یا به کسی دادم شون و یا تو اسباب کشون ریختم دور رفت. فکر کنم. وگرنه که پس کجان؟ 

آخ جون عید تموم شد و میتونم برم باشگاه. خیلی دوست دارم ورزش رو. خیلی انرژی تخلیه میشه. از این به بعدم میخوام با پای پیاده و بدون ماشین برم بچه ها رو ببرم مدرسه ... ولله از وقتی آقای خالقی رو دیدم میخوام سبک زندگیم رو عوض کنم.البته فعلا هوا خرابه و خیلی سرده.


فردا باید دوش بگیرم که دوشنبه برم باشگاه. ای ول.


خیلی دلم میخواد یه داستانی رو شروع کنم. البته از من بعدیه چون اصلا ذهنم داستان گو نیست. باید تمرین کنم. تو این کلاسای نویسندگی به طرف موضوع میدن و میگن براش داستان بگو. تمرین همینه دیگه. الهام مگه چیه؟ همین رو بهش میگن کلاس نویسندگی. کاش منم بتونم برای خودم تمرین کنم. منتها الان نمیتونم. تلویزیون روشن و همه بهانه ها تکمیل. چکار کنم.

Me and nothing else...
ما را در سایت Me and nothing else دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : acarpetdesigning2 بازدید : 4 تاريخ : دوشنبه 14 فروردين 1396 ساعت: 18:03