پرانتزهای کارخراب کن

ساخت وبلاگ
امروز خیلی روز خوبی بود. البته نه به خاطر این که حتی یه دونه گره به اون قالی صاحب مرده زده باشم. نه. ولی کلا روز خوشحالی بود. هم کفش خریدم (البته جنسش خوب نیست) و هم برای خودم پارچه گرفتم (معلوم نیست کی میخواد بدوزه) و هم یه غذای عالی پختم (هیشکی دوست نداشت) و هم وزن کم کردم (اینقدر تند تند نباید وزن کم کرد آدم پوستش چروک میشه) و هم الان تنهاییم و میتونیم فیلم نگاه کنیم و زیرنویسا رو ببینیم و تفسیر کنیم (یه ربع بعدش من دچار سرگیجه میشم) و هم ظهر یه کار خداپسندانه کردم و یه خانومه رو رسوندم و کلی دعام کرد و برای خوشبختی همه اعضای خانواده ام دعا کرد (به خاطرش کلی خلاف رفتم و پلیس صد بار عکسم رو گرفت و فکر کنم یه سیصد چهارصد تومنی جریمه شده باشم) و ... بسه یه دونه هم برعکسش رو بنویسم. همه اش تو پرانتزها دارم حال خوب رو خراب میکنم: به باندی گفتم لخت نشو مریض میشی به حرفم گوش نکرد و مریض شد (خوب شد حرف من ثابت شد)حالا تب و شب بیداریش مال من بدبخته و فردا هم آشپزخونه تکونی دارم. Me and nothing else...
ما را در سایت Me and nothing else دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : acarpetdesigning2 بازدید : 27 تاريخ : سه شنبه 24 اسفند 1395 ساعت: 1:32