امروز واقعا روز سختی بود برای دی جون. من زیاد اذیت نشدم. ولی دی جون واقعا رستش کشیده شد. دیشب که داشتیم از کار ساختمون برمیگشتیم دوست مون اود یه سر بهمون بزنه. یه نگاهی به سرامیکای جور به جور مون کرد و گفت طرح تون واسه این جا چیه؟ گفتیم یه راه اینه که دو رنگ کنیم و یه راه هم اینه که شیب بدیم و خلاصه هر دو جورش فاجعه بود. گفت چقدر هزینه میشه برای سرامیک کردن کل خونه؟ گفتیم فلان. گفت بابا بگیر کل خو,آرزو,رویا ...ادامه مطلب