Me and nothing else

امروز سرامیک کاری مون دیگه آخرین مرحله اش بود که باید بندهای اونا رو خیس میکردیم که نشکنن. خود اوستاکاره هم با لباس پلوخوری اومد و کلی برامون تی کشید. بنده خدا خیلی آدم خوبی بود. پله ها رو هم عین اینکه الان میخواهیم توش غذا بخوریم تی کشیدیم و تمیز کردیم وه البته دوباره کثیف شد ولی دهن دشمنان اسلام بسته شد. فعلا. خدایا ما رو از شر شیطان رجیم برهان.  عصر هم کمد دیواری مون تموم شد و خیلی خیلی خوشگل ش,بنایی ...ادامه مطلب

بخوابیم که صبح بیدار شیم بریم. امروز تخریب شومینه و اوپن آشپزخونه رو انجام دادیم. فردا نوبت کندن کف آشپزخونه است و بردن نخاله های ساختمونی به بیرون. بعدم که سرامیک و کابینت و شیرهای آب و توالت فرنگی و نقاشی دیوارا و غیره... وای که تمومی نداره. اونقدر خونه مشکلات داره که تموم شدنی نیست. فعلا نوبت لوس,بنایی ...ادامه مطلب

امروز دیدیم یه مقدار کناف به دیوار هست که فکر کردیم اگر بکنیم بندازیم شاید بد نباشه. بعدش که کندیم دیدیم زیرش یه دنیا رطوبت داره و خیلی اوضاعش خرابه. وحشتناک بود و گچ دیوارش ریخته بود و خیلی افتضاح بود. ما اون موقع که خونه رو داشتیم میدیدیم گفتیم اینجا رطوبت داره گفتن نه. ولی ما که میدونستیم داره. و,بنایی ...ادامه مطلب